هم قفس
هم قفس
رمان ایرانی
وضعیت:
برشی از کتاب:
به ریزش مداوم باران روی شیشه نگاه کردم، دلم میخواست همهچی رو بهش بگم.
هرکاری میکردم زبونم نمی چرخید،
داشتم از دست خودم حرص میخوردم که چرا لال شده بودم؟ چرا حرف دلم رو بهش نمیگفتم؟
چرا نمیتونستم رازمونو فاش کنم؟
شاید به این خاطر بود که نمیدونستم چه عکسالعملی نشون میده،
اگه همین رابطه قشنگی رو هم که داشت بینمون شکل میگرفت، خراب میکرد چی؟ ناخودآگاه یکی از ابیات شاملو به مغزم رسید.
" همهچیز از پیش روشن است و حساب شده و پرده در لحظه معلوم فرو خواهد افتاد... "
نویسنده | ساناز فرجی |
نوبت چاپ | 3 |
سال چاپ | 1394 |
تعداد صفحات | 360 |
قطع | رقعی |
نوع جلد | گالینگور |
جنس کاغذ | تحریر |
شابک | 9789651126871 |
نظرات کاربران
دیدگاه خود را ثبت نمایید.
در اين بخش نظری ثبت نشده است.