اشک و بارون و عشق
اشک و بارون و عشق
رمان ایرانی
وضعیت:
برشی از کتاب:
غزاله حس کرد قلبش در گوشهایش میتپد.
این اولین بار بود که همایون داشت با جدیت از احساسش میگفت.
رنگ غزاله پریده بود.
در سکوت جرعهای از آب پرتقالش را نوشید.
همایون هم رنگ به چهره نداشت.
لادن پشت در با کنجکاوی، گوش ایستاده بود.
برای او هم این صحبت، به نوعی تکلیفش را روشن میکرد.
پس حسش به او دروغ نگفته بود...
نویسنده | فاطمه صابری کرمانی |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1392 |
تعداد صفحات | 357 |
قطع | رقعی |
نوع جلد | گالینگور |
جنس کاغذ | تحریر |
شابک | 9789651200373 |
نظرات کاربران
دیدگاه خود را ثبت نمایید.
در اين بخش نظری ثبت نشده است.