قانون نانوشته

قانون نانوشته

امتیاز کاربران
گرمای دستانت معجزه ی خداوند بود که شبیه به خورشید به دنیای سردم تابید...
وضعیت:
فایل عیار سنج

ارسال به دوستان
0

خلاصه ای از کتاب:

‎«در خانه‌ی ما یک قانون نانوشته است؛ پنج‌شنبه عصر نوبت اوست که به قبرستان برود و جمعه صبح مال من. کل زندگی ما بر اساس این قانون نانوشته می‌گذرد.»
‎آسیه دختر جوانی‌ست که در خانواده‌ای مقید و بسته که خط قرمزها و حد و مرزهای مرسوم میان‌شان، حتی متفاوت از مردم شهری‌ست که در آن زندگی می‌کنند بزرگ شده و با انتخابی کاملا سنتی به عقد پسری به نام سلمان در می‌آید اما از آنجا که زندگی هیچگاه قابل پیش‌بینی نبوده و نیست، اتفاقی مسیر زندگی‌اش را دستخوش تغییر می‌کند. درحالی که آسیه رازی در دل دارد که مدت زیادی قادر به پنهان نگه داشتن آن نیست...
 
برشی از کتاب:
زندگی علاوه بر این که تجربه ی ناعادلانه ای است، پیش بینی ناپذیر هم است، گاهی پر از شگفتی و گاهی پر از درد. 
میان همه ی این دردها و تجربه ها و گاهی شگفتی ها، خوشبختی کجا جا داشت؟ 
چرا هیچ کس از خوشبختی حرف نزده بود؟
 کسی نگفته بود لمسش چه حسی دارد، کسی نگفته بود دیدارش چطوری است... 
آدم ها خوشبختی هایشان را بغل گرفته بودند و بی توجه به بقیه راه را می پیمودند. 
کی این وسط حاضر بود سهمی از خوشبختی هایش را به دیگری بسپارد؟ 
کی آغوشش را باز می کرد رو به من؟
نویسندهمریم گوهر پاد
نوبت چاپ1
سال چاپ1400
تعداد صفحات464
قطعرقعی
نوع جلدشومیز
جنس کاغذبالک
شابک9789642162130
دیدگاه ها

در اين بخش نظری ثبت نشده است.

نظرات کاربران

دیدگاه خود را ثبت نمایید.

سوال امنیتی : مجموع دو عدد 6 و 3