فرشته

فرشته

امتیاز کاربران
نفس بکش مرد من! نفس کشیدن را فراموش کردی. رنج این زندگی را تو کشیدی...
وضعیت:
فایل عیار سنج

ارسال به دوستان
0

خلاصه ای از کتاب:

دبیرستانی بودم که برای اولین بار متوجه حضورش پشت سرم شدم. آن روزها فکر می کردم یکی از جوان هایی است که جلوی در مدارس دخترانه وقت می گذرانند اما ردپای این غریبه مرموز سال ها دنبالم آمد. هرگز تصورش را هم نمی کردم که روزی برسد عاشقش شوم. همسرش شوم. برای یک لحظه دیدنش هزار بار جان دهم. همه این چیزها وقتی اتفاق افتاد که خبر مرگش را آوردند و دفتر خاطراتش را پیدا کردم. فرشته بالدار لقبی بود که تمام خلافکارهای ایران صدایش می زدند و از او می ترسیدند. فقط من می دانستم پشت نقاب فرشته بالدار یک مرد عاشق و مهربان پنهان شده. مردی که همه شواهد می گفت مرده اما یک شب دیدم که سایه یک شبح آشنا پشت شیشه رستوران...
 
برشی از کتاب:
حساب اینجایش را نکرده بود که یاس ناگهان وسط حرفش بپرد و بگوید:
- من عاشقت شدم.
یاس نمی دید که فرشته چشم بسته، لب پایینش را گزیده و با یک دست سینه اش را چنگ می کشد. وقتی لبش پاره شد و طعم خون کامش را تلخ کرد هم ندید. حتی اشک هایی که مژه هایش را خیس کرد و مردمک های لرزانش وقتی سرش را بالا گرفت و رو به آسمان از خدا گله کرد را هم ندید. فقط شنید که ساکت شده. انتظار کشید تا جوابش را بشنود. جوابی مثل من هم عاشقت هستم یا هرچیزی شبیه این. اما بعد از مکثی بلند صدای نفس های مقطعی شنید و اهنگ کلام فرشته به یکباره پیش از حد خشن شد.
نویسندهمریم چاهی
نوبت چاپ2
سال چاپ1401
تعداد صفحات648
قطعرقعی
نوع جلدشومیز
جنس کاغذتحریر
شابک9786227215199
دیدگاه ها

در اين بخش نظری ثبت نشده است.

نظرات کاربران

دیدگاه خود را ثبت نمایید.

سوال امنیتی : مجموع دو عدد 3 و 1