خانه ای روی ابرها

خانه ای روی ابرها

امتیاز کاربران
ظهور عشق در میان رویاهای کودکانه دخترکی مو قرمز و خیالباف... عشق می آید، او را بزرگ می کند و می شکند!
وضعیت:

ارسال به دوستان
0

خلاصه ای از کتاب:

پرند شش سال دارد و تمام وقتی که مادرش بیرون از خانه کار می‌کند با باغچه و عروسکش تنهاست. تا اینکه مردی از دیوار خانه‌شان پایین می‌پرد و زبان پرند بند می‌رود.
تارا مادرش برای تغییر وضعیت او شغل پرستاری دائمی از زنی را قبول کرده به خانه مهرتاش‌ها نقل مکان می‌کند.
قصه‌ی پرند با ورود به خانه مهرتاش‌ها شروع می‌شود، پرندی که مثل گنجشکی کوچک‌ به درد و دل درختان گوش می‌دهد برای جوجه‌های زیر باران غصه می‌خورد و عاشق آدم‌برفی‌هاست.
پرند در میان باغ آن خانه‌ی مرموز ناخواسته وارد بازی ناجوانمردانه‌ای می‌شود که برای روح کودکانه و معصوم او طاقت‌فرساست ولی در این بین زبان باز می‌کند، بزرگ می‌شود، بالغ می‌شود، عاشق می‌شود، می‌شکند و از نو شکوفا می‌شود. و در این مسیر پر پیچ و خم دو نام بیشتر از همه زندگی او را زیر و رو می‌کند؛ باربد و مهراب…
 
برشی از کتاب:
حالا فهمیده بودم آن اتاق چه دارد که وقتی وقتم را آنجا می گذرانم تمام آن دلهره ها و غصه ها تمام می شود.
تمام شب ها به همین فکر می کردم.
به واژه ای که من را می ترساند.
 به احساسی که نمی دانم از کی در من شکل گرفته بود و فکر کردن به این چیزها سخت روی من تاثیر گذاشته بود .
این احساس اینقدر بکر و کودکانه بود که حتی فکر کردن به آن هم خجالت زده ام می کرد.
احساسی که تبدیل به یک جمله کوتاه توی دفترچه ام شد:
فکر کنم دوستش دارم
نویسندهبهاره شریفی
نوبت چاپ4
سال چاپ1397
تعداد صفحات608
قطعرقعی
نوع جلدشومیز
جنس کاغذبالک
شابک9789642161454
دیدگاه ها

در اين بخش نظری ثبت نشده است.

نظرات کاربران

دیدگاه خود را ثبت نمایید.

سوال امنیتی : مجموع دو عدد 7 و 4