بی دل
بی دل
وضعیت:
خلاصهای از کتاب:
ترمه، یکی از موفقترین نویسندههای رمانهای عاشقانه در مرحلهای از زندگیاش قرار میگیرد که توسط یک غریبه تهدید به افشای گذشتهاش میشود.
هر چند او اشتباهی نکرده بود اما برای کسانی که عاشق قضاوت کردن هستند میتوانست سوژهای ناب برای درست کردن حرف و حدیث شود.
چه کسی باور میکرد پشت جملههای عاشقانهی او در کتابهایش چه دردها و شکستهایی نهفته است؟
باید کاری میکرد. باید قبل از اینکه یک غریبه از مردهایی که در زندگیاش آمدند و رفتند حرفی میزد، خودش حقیقت را میگفت و همین شد که شروع به نوشتن داستان زندگیاش کرد.
به محض اینکه ترمه این خبر را اعلام کرد تهدیدهای مزاحمش چند برابر شد و اگر کمکهای مستاجر مرموزش نبود، معلوم نبود چه بلاهای دیگری سرش میآمد. یعنی ربطی بین آن مزاحم و این مرد مرموز بود؟ مزاحمی که نمیخواست
حقیقت گذشتهها رو شود. او فقط میخواست ترمه از تهران برود و گم و گور شود اما چرا؟
برشی از کتاب:
اگر همان لحظه عمرم تمام میشد و نفس آخر را میکشیدم، هیچ گلایهای از خدا نداشتم.
چه چیزی شیرینتر از اینکه در حصار کسی که جان و جهانت است جان دهی؟
من با او تمام نداشتههایم را دارا شدم.
من با او تمام حسرتها و آههای مانده روی دلم را پاک کردم و بهجای تمام عاشقان به هم نرسیده، عاشقی کردم.
حس زیبایی است که دلت برای کسی بلرزد که حاضر است به خاطر کوچکترین خواستهات دنیا را بلرزاند.
نویسنده | سپیده سوزنی |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1402 |
تعداد صفحات | 656 |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
جنس کاغذ | بالک |
شابک | 9789642162406 |
نظرات کاربران
دیدگاه خود را ثبت نمایید.
در اين بخش نظری ثبت نشده است.