باد در موهایش میرقصید
باد در موهایش میرقصید
خلاصهای از کتاب:
"ترنم" یک زن محکم و دلرباست که با دام پهن کردن برای مردها از آنها انتقام میگیرد.
او از همهی مردها متنفر است و حتی همهی اعضای تیم کاریاش خانم هستند؛ با اینکه کارشان بازسازی خانههای قدیمی است.
یک شب زمستانی، نگاهش در چشمانی آسمانی گره میخورد و جای تمام آن نفرت را عشقی ممنوعه میگیرد.
تمام خط قرمزهای ترنم میسوزند و خاکستر میشوند.
برای مردی که زیر درخت بیدمجنون، در میان برف ایستاده و باد در موهایش میرقصد؛ میمیرد و از نو متولد میشود.
برشی از کتاب:
- خودت میدونی چه بلایی سر دل بیچارهی من آوردی؟
نمیدانست سر دل ترنم چه بلای خانمانسوزی آمده
شاید باید تعریف میکرد همین تازگی کارتنخواب دیوانهی محله، وسط همین حیاط، روی همین برفها ایستاده بود
و باد در موهایش میرقصید.
یا مثلا میگفت ترنمی که اجازه نمیداد هیچ جنس مذکری دست روی قلبش بگذارد،
با نگاهی آسمانی غافلگیر شد و دلودینش را باخت...
روی تمام خطرقرمزهایش ضربدر کشید ...
توبهای از ته دل کرد و همین امروز صبح رسما همسر دیوانه جانش شد.
نویسنده | مریم چاهی |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1403 |
تعداد صفحات | 584 |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
جنس کاغذ | تحریر |
شابک | 9786227215328 |
نظرات کاربران
دیدگاه خود را ثبت نمایید.
در اين بخش نظری ثبت نشده است.