شبگرد

شبگرد

امتیاز کاربران
رمان ایرانی
وضعیت:

ارسال به دوستان
0

خلاصه ای از کتاب:

نمی‌دانم چند درصد از مردم، برای ازدواجشان، به سن طرف مقابلشان اهمیت می‌دهند!
ولی من معتقدم در عاشقی، سن فقط یک عدد است.
وقتی عاشق شوی، توجه‌‌ای نداری معشوقت ده سال از تو کوچک‌تر است یا ده سال بزرگ‌تر؛ دل و عقل را که ببازی تنها یک چیز برات اهمیت پیدا می‌کند، آن هم دیده شدن و دوست‌داشته شدن از سوی معشوق است.

درست مثل تمنای قصهٔ ما! دختری که هجده سال با خلق‌وخویی پسرانه بزرگ شده بود. اما با ورود یک عزیز کرده‌ای که دوازده سال از او بزرگ‌تر بود، معادله‌های زندگی‌اش برهم می‌خورد و تمام تلاشش را برای تغییر کردن و دوست‌داشته شدن می‌کند؛ درست در اوج عاشقی‌، دست سرنوشت چنان برایش قدرت پیدا می‌کند، که خواسته‌هایش از کنترل خارج می‌شوند و زندگی‌اش را به دستان تقدیر می‌سپارد.
 «شب‌گرد» قصهٔ خوش‌‌خوان و روانی است و این قصهٔ خانواده‌ها، فرصت‌ها و لجاجت‌هاست. خانواده‌هایی که بی‌چشم‌داشت مراقبمان هستند؛ فرصت‌هایی که بدون فکر، از دست داده‌ایم و لجاجت‌هایی که با انجامش، زندگیمان را به تباهی می‌کشانیم. این قصه با کلیات‌گویی و سادگی که در دلِ خود دارد، خواننده را تا آخر همراه خود می‌کشاند؛ طوری که اگر اهل خواندن باشید، در کمتر از یک روز، آن را به پایان می‌رسانید. یکی از آن کتاب‌هایی بود که در زمان خودش، جز بهترین‌ها محسوب می‌شد.

برشی از کتاب:

فکر می‌کنی برای من آسون بود؟ 
دیدنت در کنار یکی دیگه و..
.ناباورانه نگاهش کردم و او با همان طنین گرم و گرفته ادامه داد: 
-اعتراف من اگر برای تو یه کابوسه، برای خودم یه رویای محال بود. سکوتم نه تنها تو، که خودم رو هم آزار می‌داد. 
انگار خواب می‌دیدم. دیگر حرف‌هایش را نمی‌شنیدم، شاید هم نمی‌خواستم که بشنوم. 
سرم گیج می‌رفت، دیگر توان ماندن نداشتم. حالم خوب نبود، حالا که او اعتراف کرده بود، من توان تحملش را نداشتم. 
دستم را به صندلی گرفتم تا از افتادنم جلوگیری کنم. او به کمکم شتافت و مرا روی صندلی نشاند... 
نویسندهفهیمه سلیمانی
نوبت چاپ1
سال چاپ1394
تعداد صفحات422
قطعرقعی
نوع جلدگالینگور
جنس کاغذتحریر
شابک9789642160747
دیدگاه ها

در اين بخش نظری ثبت نشده است.

نظرات کاربران

دیدگاه خود را ثبت نمایید.

سوال امنیتی : مجموع دو عدد 9 و 3

مشابه محصولات