جادوگر
جادوگر
حکایت سیب سرخ حوا... خکایت خواستن و نخواستن.. رفتن و ماندن...
وضعیت:
خلاصه ای از کتاب:
جادوگر یک قصه با راوی سومشخص است که پریای آرایشگر با یک گذشتهی مجهول، در حال تقلاست تا خودش را بالا بکشد اما وقتی یک مرد سمج سعی میکند میان حال و گذشتهی پریا سرک بکشد، همه چیز به هم میریزد...
پریا ناخواسته درگیر آن مرد و قصهی تاریک خانوادگی او می شود و مجبور می شود یک مدت مخفیانه زندگی کند...
آخر قصه اما صددرصد خوش است...
آخر قصه اما صددرصد خوش است...
برشی از کتاب:
چرا فکر کرده بود با گذشتن از شغل فعلیاش میتواند رنگ ماتمزده و گذشته را کمرنگتر کند؟
مگر نه آنکه هر آنچه از انگشتان هنرمندش تراوش میکرد، از ذات خوشسلیقه و تخیل سرشتش نشات گرفته است و لاغیر؟
شاید خاطرات مادری آرایشگر که میان ذهنش جولان میداد و یا قلموهای رنگارنگی که او به دستش میداد، سرآغاز تبلور استعدادی بود که او هرگز از آن خبر نداشت.
اما باز هم فاصله گرفتن از این شغل نمیتوانست او را از گذشتهاش جدا کند.
چرا فکر کرده بود اگر از حس لذتبخش پولاندوزیاش بگذرد، میتواند بازگردد و بشود همان پرنسس بیقصر پدرش؟
چرا فکر کرده بود اگر از حس لذتبخش پولاندوزیاش بگذرد، میتواند بازگردد و بشود همان پرنسس بیقصر پدرش؟
چرا فکر کرده بود این مرد غیرمنطقی و سخت میتواند همانی باشد که با تشرها و با به هدف زدنهای آزاردهندهاش، گناه رسوب کرده روی پوستهی ذهنش را پاک میکند؟ اصلا چرا؟ چهطور به این تفکرات و احتمالات دست یافته بود؟
نویسنده | پریسا غفاری |
نوبت چاپ | 2 |
سال چاپ | 1398 |
تعداد صفحات | 576 |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
جنس کاغذ | تحریر |
شابک | 9789642161638 |
نظرات کاربران
دیدگاه خود را ثبت نمایید.
در اين بخش نظری ثبت نشده است.