آشور
آشور
برای من یا برای منه یا از بین می برمش... این منطق عشق منه!
خلاصه ای از کتاب:
آشور یک شخصیت فوق العاده منحصر به فرد است...
روی پاهای خودش ایستاده و خیلی از رسومات و عقاید خانوادهاش را زیر پا گذاشته الا یکی... آن هم ازدواج با دختر عمویش سمر!
آشور مردی نیست که بگذارد بقیه برایش تصمیم بگیرند... مردی نیست که زیر بار رسومات سر خم کند و قبول کردن این ازدواج فقط و فقط بخاطر اینه که از ته دل سمر را دوست دارد و به گفتهی خودش حتی اگز اسمش روی اسم سمر نبود باز همم با او ازدواج میکرد...
آشور دیوانهی سمر است... جنون سمر دارد و... این سمر را میترسوند... اخلاقیات خاص آشور سمر رو میترساند و وادارش میکند که پیگیر شود... پیگیر احوالات آشور و کم کم... با او خو بگیرد!
آشور مردی نیست که بگذارد بقیه برایش تصمیم بگیرند... مردی نیست که زیر بار رسومات سر خم کند و قبول کردن این ازدواج فقط و فقط بخاطر اینه که از ته دل سمر را دوست دارد و به گفتهی خودش حتی اگز اسمش روی اسم سمر نبود باز همم با او ازدواج میکرد...
آشور دیوانهی سمر است... جنون سمر دارد و... این سمر را میترسوند... اخلاقیات خاص آشور سمر رو میترساند و وادارش میکند که پیگیر شود... پیگیر احوالات آشور و کم کم... با او خو بگیرد!
برشی از کتاب:
- همه می تونن زیر همه چیز بزنن، چون مقابلشون آشور نیست. گرگا بازیچه ی هیچ دستی نمی شن، حتی بازیچه ی قوم خودشون.
صدای تک سرفه ای اومد. آشور نگاهش رو به سمت کسی که سرفه کرده بود برگردوند. نگاهی که شبیه آتیش زیر خاکستر بود و بعد سرش رو عقب کشید.
من همون طوری، در همون حالت، فقط به آشور نگاه می کردم. آشور تکیه داد و خونسرد و مطمئن بهم نگاه می کرد. انگار از بالا به نقطه ای پایین تر نگاه می کنه. یاد اون آهنگ افتادم که انگار حال آشور بود؛ ولی اون آهنگ اون لحظه حال من بود.
دقیقا اون قسمت آهنگ که می گه:
«آخر منو به باد داد»
صدای تک سرفه ای اومد. آشور نگاهش رو به سمت کسی که سرفه کرده بود برگردوند. نگاهی که شبیه آتیش زیر خاکستر بود و بعد سرش رو عقب کشید.
من همون طوری، در همون حالت، فقط به آشور نگاه می کردم. آشور تکیه داد و خونسرد و مطمئن بهم نگاه می کرد. انگار از بالا به نقطه ای پایین تر نگاه می کنه. یاد اون آهنگ افتادم که انگار حال آشور بود؛ ولی اون آهنگ اون لحظه حال من بود.
دقیقا اون قسمت آهنگ که می گه:
«آخر منو به باد داد»
نویسنده | نیلوفر قائمی فر |
نوبت چاپ | 7 |
سال چاپ | 1400 |
تعداد صفحات | 624 |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
جنس کاغذ | تحریر |
شابک | 9786227215144 |
نظرات کاربران
دیدگاه خود را ثبت نمایید.
در اين بخش نظری ثبت نشده است.