‎کمبود عاطفه به همراه وجود فقر، می‌تواند دو عامل بسیار مهم برای فروپاشی شخصیت باشد. رمان خاکستری در باد، نوشته‌ی خانم فرناز رمضان‌نیا که انتشارات شقایق آن‌ را به چاپ رسانده، سوژه‌ای را با مضمون کمبود عاطفه و وجود فقر و در ادامه عقده‌های روانی که برای شخصیت دختر داستان پدید آمده را به قلم آورده.
‎فضای داستان تیره و تا حدی رازآلود است و نویسنده ماجرای رمان را در ساختار رمان‌های حادثه‌ای پایه‌ریزی کرده است.
‎ماجرا برمحور حوادث گسسته و ناپیوسته می‌گردد و پیرنگ و شخصیت‌ها تابع حوادث داستان هستند. حادثه پشت حادثه می‌آید و هول و ولایی خاص را برای مخاطب ایجاد می‌کند تا از پس تعلیق‌های ایجاد شده، برای رسیدن به جواب سوال‌های ذهنی خود، داستان را تا آخر بخواند.
‎شخصیت اول این رمان که دختری از طبقه‌ی فقیر محسوب می‌شود، با درست کردن و دوختن عروسک‌های پولیشی امرارمعاش می‌کند تا مخارج زندگی خویش و مادرش را تامین کند؛ ولی با ورود زن جوانی به زندگی آن‌ها و دادن سفارش دوخت تعداد زیادی عروسک پولیشی برای ایجاد رابطه با آن‌ها، سرآغاز تمام ماجراها است.
‎ این زن متمول، برای رسیدن به هدفی خاص، این سفارش را به دختر داده و می‌خواهد او را وارد زندگی خود کند تا...،...،...
‎اگر به خواندن رمان‌های ایرانی با ساختار حادثه‌ای علاقمند هستید، خواندن این رمان جذاب، با فضای کاملن متفاوتش، بدون‌شک نظر شما را به خود جلب خواهد کرد.

 

برشی از کتاب:

-با من دیوونه می‌شی.
-شاید تو با من عاقل بشی.
-اگه همه‌چیز رو بدتر کنم چی؟ اگه وجود من، از همه‌چیز و همه‌کس دورت کنه چی؟ اگه از… از خودتم دورت کنه چی؟
صدایش لیمویی رنگ است وقتی پخش می‌شود توی تاروپودم.
-پس بذار از خودم دور بشم. اگه این من رو به به تو نزدیک می‌کنه، می‌خوام از همه دور بشم.
لبم را می‌گزم و توی دلم انگار که…
انگار که حسی معطر…
حسی خوش‌بو،
خوش‌رنگ و رهاکننده تزریق می‌شود.