تو مانده ای برای من
تو مانده ای برای من
وضعیت:
خلاصه ای از کتاب:
الهام صدر در آستانه ی سی سالگی به دور از همسر و فرزندانش روزگار سختی را میگذراند .
و حالا خبر از مادرشوهری که کودکانش در امانت او بودند نیست!
بعد از ناامید شدن از پیدا کردن آنها و کمک نکردن برادرش، حالا مردی از دیار گذشته دست یاری به سویش دراز میکند.
مردی که روزگاری دیوانهوار عاشقش بود اما ترجیح داد مانع خوشبختی او با امیر نشود.
آیا امیر همان کلیدی است که قفل پیدا کردن فرزندانش به دستهای او باز می شود؟
و حالا خبر از مادرشوهری که کودکانش در امانت او بودند نیست!
بعد از ناامید شدن از پیدا کردن آنها و کمک نکردن برادرش، حالا مردی از دیار گذشته دست یاری به سویش دراز میکند.
مردی که روزگاری دیوانهوار عاشقش بود اما ترجیح داد مانع خوشبختی او با امیر نشود.
آیا امیر همان کلیدی است که قفل پیدا کردن فرزندانش به دستهای او باز می شود؟
برشی از کتاب:
دوباره نفس عمیقی می کشم که احساس می کنم شخصی کنارم می نشیند. چشمانم را باز می کنم و صاف می نشینم.
مردی کنارم نشسته! به صورتش نگاه نمی کنم اما دست هایی که روی چمدانش است آشناست!
انگشتان کشیده اش را می شناسم! سریع سرم را به سمت مرد بر می گردانم و از اشک لبریز می شوم.
عسلی نگاهش درست به من زل زده است. نمی خندد، ولی چهره اش ناراحت نیست! اخم ندارد. سریع اشک هایم را پاک می کنم، شاید توهم دارم، اما نه!
خودش است. سوپرمن من است؟
همین جور نگاهم می کند.
- یه دکتر خوب سراغ نداری منو از شر دوست داشتن تو خلاص کنه؟! یه داروی قوی بده تو رو از ذهن و قلب من پاک کنه!
چی هستی الهام؟! هر چی بیشتر ازت دور می شم بیشتر ملکه ی قلبم می شی!
مردی کنارم نشسته! به صورتش نگاه نمی کنم اما دست هایی که روی چمدانش است آشناست!
انگشتان کشیده اش را می شناسم! سریع سرم را به سمت مرد بر می گردانم و از اشک لبریز می شوم.
عسلی نگاهش درست به من زل زده است. نمی خندد، ولی چهره اش ناراحت نیست! اخم ندارد. سریع اشک هایم را پاک می کنم، شاید توهم دارم، اما نه!
خودش است. سوپرمن من است؟
همین جور نگاهم می کند.
- یه دکتر خوب سراغ نداری منو از شر دوست داشتن تو خلاص کنه؟! یه داروی قوی بده تو رو از ذهن و قلب من پاک کنه!
چی هستی الهام؟! هر چی بیشتر ازت دور می شم بیشتر ملکه ی قلبم می شی!
نویسنده | سمیه هرمزی |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1401 |
تعداد صفحات | 456 |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
جنس کاغذ | تحریر |
شابک | 9789642161775 |
نظرات کاربران
دیدگاه خود را ثبت نمایید.
در اين بخش نظری ثبت نشده است.