دست هایت را به من بده
دست هایت را به من بده
موهای سیاهت، لبخند شیرینت، نگاه پر رازت و جغرافیای دستانت میعادگاه ابدی ام...
وضعیت:
خلاصه ای از کتاب:
ممنون خودت باش، بـرای تمام روزهایی که فکر میکردی نمیتونی ازشون عبور کنی ولی تونستی. برای تمام لحظههایی که میگفتی این بار دیگه آخـرین باره، ولی ادامه دادی...
هستی درخشان دختری مستقله که همراه با پسرعموش یک کافه موفق رو اداره میکنه. هستی در ظاهر زندگی خوبی داره اما در باطن، روحش زخمهایی از گذشته رو همراه داره که آرامش رو ازش گرفته.
داستان شروع خوبی داره روند خطی نداره و در ذهن هستی مدام بین حال و گذشته در رفت و آمده. سوژه داستان پرتکراره با این حال داستان دلنشینه. من از عقاید شخصیتهای داستان خوشم اومد. از استقلال، افکار و واکنشهای هستی به بعضی اتفاقات لذت بردم. فضاسازی کافه و خونه هستی بسیار برام دلنشین و گرم بود. اگه به خوندن جزییات مثل من علاقه داشته باشید از تک تک روزهایی که تو کافه میگذره و روند پخت کیکها و آشپزیهای هستی لذت میبرید اما اگر شما جز اون دسته افراد عجول هستید که دنبال به سرانجام رسیدن ماجرا و معما و هیجان هستید پیشنهاد میکنم هیچوقت سراغ این کتاب نرید چون داستان، نوشتن از روزمرگیهاست و توصیفات زیادی از فضا، سبک لباس پوشیدن، توصیف تیپ و مدل مانتو داره و علاوه بر اون مطمئناً شما قسمتهایی حس میکنید درحال خوندن کتاب آموزش آشپزی هستید.
شخصیتپردازیهای داستان بهجاست. شخصیتفرعی زیاد داریم اما به هر کدوم به اندازه خودشون پرداخته شده. شخصیت مرد داستان بینهایت دوستداشتنی پرداخته شده که ممکنه کمی دور از باور باشه اما از خوندنش لذت میبرید. دیالوگهای داستان خوبه.
پایانبندی کتاب بهجاست. اسم و طرح جلد کتاب هم با محتوا هماهنگه و خوب انتخاب شده.
روند آروم، دلنشین و بدون فراز و فرودش چند روزی من رو به کافه چهارفصل و عطر کاپوچینو، قهوه و کیکهاش یا بالکن سبز خونه هستی با عطر سیر و ریحون پاستا با چاشنی عشق برد.
کتاب رو به کسانی که به این فضا با جزییات بسیار زیاد و داستان بدون هیجان برن پیشنهاد میکنم
هستی درخشان دختری مستقله که همراه با پسرعموش یک کافه موفق رو اداره میکنه. هستی در ظاهر زندگی خوبی داره اما در باطن، روحش زخمهایی از گذشته رو همراه داره که آرامش رو ازش گرفته.
داستان شروع خوبی داره روند خطی نداره و در ذهن هستی مدام بین حال و گذشته در رفت و آمده. سوژه داستان پرتکراره با این حال داستان دلنشینه. من از عقاید شخصیتهای داستان خوشم اومد. از استقلال، افکار و واکنشهای هستی به بعضی اتفاقات لذت بردم. فضاسازی کافه و خونه هستی بسیار برام دلنشین و گرم بود. اگه به خوندن جزییات مثل من علاقه داشته باشید از تک تک روزهایی که تو کافه میگذره و روند پخت کیکها و آشپزیهای هستی لذت میبرید اما اگر شما جز اون دسته افراد عجول هستید که دنبال به سرانجام رسیدن ماجرا و معما و هیجان هستید پیشنهاد میکنم هیچوقت سراغ این کتاب نرید چون داستان، نوشتن از روزمرگیهاست و توصیفات زیادی از فضا، سبک لباس پوشیدن، توصیف تیپ و مدل مانتو داره و علاوه بر اون مطمئناً شما قسمتهایی حس میکنید درحال خوندن کتاب آموزش آشپزی هستید.
شخصیتپردازیهای داستان بهجاست. شخصیتفرعی زیاد داریم اما به هر کدوم به اندازه خودشون پرداخته شده. شخصیت مرد داستان بینهایت دوستداشتنی پرداخته شده که ممکنه کمی دور از باور باشه اما از خوندنش لذت میبرید. دیالوگهای داستان خوبه.
پایانبندی کتاب بهجاست. اسم و طرح جلد کتاب هم با محتوا هماهنگه و خوب انتخاب شده.
روند آروم، دلنشین و بدون فراز و فرودش چند روزی من رو به کافه چهارفصل و عطر کاپوچینو، قهوه و کیکهاش یا بالکن سبز خونه هستی با عطر سیر و ریحون پاستا با چاشنی عشق برد.
کتاب رو به کسانی که به این فضا با جزییات بسیار زیاد و داستان بدون هیجان برن پیشنهاد میکنم
برشی از کتاب:
- هستی درخشان تو می دونی از کی عزیز دلم من شدی؟
می دونی از کی هستی من شدی؟
از کی دیگه تمام زندگی منی؟
خودم نمی دونم.
خودمم جواب این سوال رو نمی دونم.
یه روز چشم باز کردم و دیدم از هدفم هزار هزار کیلومتر دور شدم.
می دونی از کی هستی من شدی؟
از کی دیگه تمام زندگی منی؟
خودم نمی دونم.
خودمم جواب این سوال رو نمی دونم.
یه روز چشم باز کردم و دیدم از هدفم هزار هزار کیلومتر دور شدم.
یهو به خودم اومدم و دیدم دلم می خواد فقط کنارت بشینم.
دلم می خواد به حرفات گوش بدم،
به تمام توضیحاتی که می دی،
یهو به خودم اومدم و دیدم شدی عزیز دلم.
دلم می خواد به حرفات گوش بدم،
به تمام توضیحاتی که می دی،
یهو به خودم اومدم و دیدم شدی عزیز دلم.
نویسنده | سلاله امری |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1400 |
تعداد صفحات | 784 |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
جنس کاغذ | بالک |
شابک | 9789642162093 |
نظرات کاربران
دیدگاه خود را ثبت نمایید.
در اين بخش نظری ثبت نشده است.