آسو

آسو

امتیاز کاربران
و تو خیالی بیش نبودی، آنگاه که سرخی شفق سیاهی ها را می درید...
وضعیت:

ارسال به دوستان
0

خلاصه ای از کتاب:

این رمان روایتگر دختریست زیبا و سرشار از نجابت به نام آسو که عزیز کرده و نازپرورده خان بزرگ پایین ده است؛ آسو بر اثر ندانم‌کاری پسرعمویش که در جدلی بر سر شکار پسر بزرگ خان ده بالا را می‌‌کشد و متواری می‌شود، بالاجبار به عنوان عروس خون‌بس به خانه خان فرستاده می‌شود.
در آنجا توسط پسر خان (هرنگ ) که او را نمی‌خواهد و کلیه سکنه خانه مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد؛ انگاری که تمامی افراد خانه در تکاپو هستند که انتقام عزیزشان را از دخترک بگیرند.
اما با تمامی ناملایمات و مشکلات سرنوشت خواب‌های زیبایی برایش دیده است که او از آن بی‌خبر است.
 
برشی از کتاب:
به او چشم دوختم.
دوستش داشتم، حالا و اینجا دوستش داشتم.
اصلا بعضی ها را نمی شود دوست نداشت.
دوست داشتنشان آرام آرام می آید و توی قلبت می نشیند.
نگاهشان، لحنشان و... تو تعجب می کنی چرا یک روزی، یک جایی، به یک دلیلی از این آدم متنفر بوده ای!
می نشینی و نگاهشان می کنی، در خواب، در بیداری و شاید سال ها بعد و سال ها بعد و هنوز در قلبت نفس می کشند.
مهم نیست فردا چه اتفاقی خواهد افتاد، تو در لحظه ای و این لحظه شاید ثانیه ای از بهشتی باشد که به تو وعده داده شده است.
نویسندهنسرین سیفی
نوبت چاپ1
سال چاپ1400
تعداد صفحات656
قطعرقعی
نوع جلدشومیز
جنس کاغذتحریر
شابک9789642162055
دیدگاه ها

در اين بخش نظری ثبت نشده است.

نظرات کاربران

دیدگاه خود را ثبت نمایید.

سوال امنیتی : مجموع دو عدد 4 و 3