زیور
زیور
وضعیت:
خلاصه ای از کتاب:
زیور دختریست که در شمال ایران و در یک خانواده فقیر و پسردوست متولد شده است. خانوادهاش بهخاطر پول وادارش میکنند در خانه ارباب کلفتی کند…
در این بین عشق معلم روستا در دلش جوانه میزند ولی به زور با یک شخص دیگر ازدواج میکند و این تازه شروع ماجرای پردردسر اوست…
داستان قدیمی و بر اساس واقعیت است که زیور در هشتاد سالگیاش سرگذشت خود از دوازده سالگی تا به حال را به تصویر کشیده است…
در این بین عشق معلم روستا در دلش جوانه میزند ولی به زور با یک شخص دیگر ازدواج میکند و این تازه شروع ماجرای پردردسر اوست…
داستان قدیمی و بر اساس واقعیت است که زیور در هشتاد سالگیاش سرگذشت خود از دوازده سالگی تا به حال را به تصویر کشیده است…
برشی از کتاب:
- زیور چند وقته یه چیزی می خوام بهت بگم؛ اما هر بار خواستم بگم نتونستم؛ اما امروز تصمیم گرفتم بهت بگم.
قلبم شروع کرد به تندتند زدن. زبونم نمی چرخید چیزی بگم.
محمد به حرف هاش ادامه داد و گفت:
- زیور من به تو علاقه مند شدم. دوست دارم باهات ازدواج کنم. فکر می کنم اگه با هم ازدواج کنیم، هردومون خوشبخت می شیم.
وای خدای من! چی می شنیدم؟ محمد داشت به عشقش اعتراف می کرد. خدایا شکرت! پس عشق من یک طرفه نبود.
اونم نسبت به من همین حس رو داشت.
محمد مثل لبو قرمز شده بود، کمی این پا و اون پا کرد و گفت:
- زیور تو رو خدا از دست من ناراحت نشو، من خواستم حرف دلم رو بهت بگم. تصمیمم برای ازدواج با تو جدیه.
محمد به حرف هاش ادامه داد و گفت:
- زیور من به تو علاقه مند شدم. دوست دارم باهات ازدواج کنم. فکر می کنم اگه با هم ازدواج کنیم، هردومون خوشبخت می شیم.
وای خدای من! چی می شنیدم؟ محمد داشت به عشقش اعتراف می کرد. خدایا شکرت! پس عشق من یک طرفه نبود.
اونم نسبت به من همین حس رو داشت.
محمد مثل لبو قرمز شده بود، کمی این پا و اون پا کرد و گفت:
- زیور تو رو خدا از دست من ناراحت نشو، من خواستم حرف دلم رو بهت بگم. تصمیمم برای ازدواج با تو جدیه.
نویسنده | فهیمه رسوخی |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1399 |
تعداد صفحات | 648 |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
جنس کاغذ | بالک |
شابک | 9786227215090 |
نظرات کاربران
دیدگاه خود را ثبت نمایید.
در اين بخش نظری ثبت نشده است.