سیب
سیب
خلاصه ای از کتاب:
راوی قصهی سیب، دختری به اسم حواست.
دختری که توی کودکی پدرش را از دست می دهد و مادرش بنا به مصلحت پدربزرگش به عقد عمویش که مردی مذهبی است درمی آید. حوا در خانهی عمویش بزرگ می شود، با کلی عقده و حرفها و گلههای ناگفته که در سکوتش هر روز بزرگ و بزرگتر می شوند و در نتیجه از او دختری لجباز میسازند.
حوا از روی لج و لجبازی رفتارها و کردارش را دقیقا نقطه مقابل عقاید عمویش میچیند. تا جایی که از تحمل عمو و پسرعموهایش خارج شده و نتیجهاش می شود سختگیریهایشان و در آخر جواب مثبتی که به یکی از خواستگارهایش می دهند و همین باعث انفجار حوا می شود.
حوای لجبازمون با تمام شیطنت هایی که در وجودش داره سعی میکند نامزدش را از ازدواج پشیمان کند، ولی هر بلایی سر نامزدش می آورد، او پا پس نکشیده و حوا تصمیم آخر را میگیرد، فرار از آرایشگاه آن هم دقیقا روز عقدش...
اینجا تازه شروع قصهی حواست. با کلی فراز و نشیب و اتفاقهایی که زندگی حوا را جهت می دهد. قرار نیست حوا دختر فراری ما اسیر دست آدم هایی بشود که برای دختران فراری دام پهن کرده اند. حوای ما در مسیری می افتد که...
برشی از کتاب:
حوا را نمی شد قانع کرد، حوا همه ی دنیا را به دانه ای گندم قانع می کرد.
نویسنده | زهرا بیگدلی |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1400 |
تعداد صفحات | 520 |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
جنس کاغذ | تحریر |
شابک | 9786227215182 |
نظرات کاربران
دیدگاه خود را ثبت نمایید.
در اين بخش نظری ثبت نشده است.