سونات آخرین شب زمستان
سونات آخرین شب زمستان
و حرف می‌زنی و من نت به نت غرق می‌شوم در آهنگ کلماتت. تو حرف می‌زنی و من ساز می‌شونم زیر انگشتانت. تو حرف می‌زنی و ما سونات می‌شویم. سونات پایان روزهای سخت، سونات پایان غم و درد. سونات آخرین شب زمستان...
خلاصه‌ای از کتاب:
تا به حال برای شما پیش آمده که با رویاهایی که در نظرتان دست‌نیافتنی بوده‌اند رو به رو شوید؟
سونات آخرین شب زمستان ، جدید‌ترین اثر خانم سلاله امری که از نشر شقایق به چاپ رسیده است، داستان گیسو، دختر نوازنده‌ای را روایت می‌کند که به دلیل عدم حمایت خانواده ، همدم درد‌دل‌هایش پوستری است بر دیوار اتاقش.
پوستری از یک رویای دست‌نیافتنی.
اما درست وقتی که در تب و تاب سامان دادن به مشکلات ریز و درشتی است که بر سرش آوار شده، با رویای محالش رو به رو می‌شود.
سونات آخرین شب زمستان، رمانی عاشقانه و خانوادگی و شخصیت محور است.
سونات آخرین شب زمستان، رمانی عاشقانه و خانوادگی و شخصیت محور است.
هر کدام از شخصیت‌های اصلی و فرعی داستان ماجراهای خاص خود را دارند و بار اخلاقی داستان را به دوش می‌کشند. نویسنده در این اثر به خوبی نشان داده است که انتقام شمشیری دو‌لبه است که آرامش را از شخص کینه‌جو می‌رباید.
شما با خواندن این کتاب به این باور می‌رسید که گاهی عشق با عادت اشتباه گرفته می‌شود.
آدم‌ها به کسانی که مرتب با آن ها در ارتباط هستند وابسته می‌شوند و تصور می‌کنند در صورت نبود آن‌ها آسمان به زمین می‌رسد اما این فاصله است که مهر تایید بر عشق واقعی یا عادت می‌زند.
اهمیت صداقت و اعتماد در رابطه از دیگر نکاتی است که محور اصلی داستان را تشکیل می‌دهد.
کتاب از نظر من فاقد اضافه‌گویی است و حتی دوست داشتم بعضی قسمت‌ها دارای توضیح بیشتری باشد.
کتاب پیچیدگی یا معما ندارد اما بارها در طول خواندن کتاب غافل‌گیر خواهید شد.
اگر به دنبال خواندن عاشقانه‌ای پر از حس و حال خوب هستید ،این کتاب می تواند یکی از گزینه‌های انتخابی شما باشد.
معرفی از خانم فهیمه نیکوسخن
برشی از کتاب:
خیلی وقت است دیگر دوستم ندارد؟
مثلا از کی؟
بعد از اخراجش؟
بعد از بی‌کار شدنش؟
این همه که شرایط اوست.
من عوض نشده‌ام.
من همان گیسوی میدان انقلاب هستم.
با کیف ویولن بر دوش، با دستبندهای چرم و مهره
با چتری‌های مرتب و مانتوی سبز گشاد که قسمت چپ سینه‌اش انار بزرگی گل‌دوزی شده
با گوشواره‌ای بافته‌شده از کاموا
چه شد؟ خداحافظی کرد؟
من اهمیتی نداشتم؟ من نظری نداشتم؟
اصلا وقتی گفته بود خیلی وقت است دیگر دوستم ندارد، نظر من مهم نبود؟
| نویسنده | سلاله امری |
| نوبت چاپ | 1 |
| سال چاپ | 1403 |
| تعداد صفحات | 504 |
| قطع | رقعی |
| نوع جلد | شومیز |
| جنس کاغذ | تحریر |
| شابک | 9789642162581 |
نظرات کاربران
دیدگاه خود را ثبت نمایید.
در اين بخش نظری ثبت نشده است.