زیر چتر خورشید
زیر چتر خورشید
گاهی اجبار، منجر به وصال است و گاهی نیز، منجر به فصال...
خلاصهای از کتاب:
"سایه"، دانشجوی مرفه و بیخیالیست که علاقهای به رشتهی تحصیلیاش ندارد،
با دوستانش فقط در پی تفریح و خوشگذرانیست و هیچ اهمیتی به وضعیت تحصیلیاش نمیدهد.
با شروع ترم جدید، یکی از اساتیدش بسیار سختگیر از آب درمیآید و
با شروع ترم جدید، یکی از اساتیدش بسیار سختگیر از آب درمیآید و
این سرآغازِ چالشها و درگیریهای سایه با استاد جدید است.
چند سال بعد، سایه با سرمایهای که از پدرش به ارث برده است، کارخانهی ورشکستهای را میخرد
چند سال بعد، سایه با سرمایهای که از پدرش به ارث برده است، کارخانهی ورشکستهای را میخرد
و با شخصی به اسم "نیما"، آشنا میشود.
از قضا نیما، آشنایی دیرینهای با استاد دارد ...
لذت متن:
نگاه حسرتزدهاش به تابلوی روی دیوار کشیده شد.
- یه روزی با غرور بهش گفتم «سایه وجودش رو از خورشید داره»
اما حالا میبینم که نفس من به نفسهای سایه بنده. نباشه منم نیستم.
همیشه و همهجا سایه به سایه دنبالشم. هرلحظه کنارشم...
اما همیشه توی سایه بودم. خورشیدی که توی سایه باشه، فایدهای نداره. من فقط از دور مراقبشم.
نویسنده | اسما کرمی پور |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1403 |
تعداد صفحات | 528 |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
جنس کاغذ | بالک |
شابک | 9789642162635 |
نظرات کاربران
دیدگاه خود را ثبت نمایید.
در اين بخش نظری ثبت نشده است.