بازیچه تقدیر

بازیچه تقدیر

امتیاز کاربران
رمان ایرانی
وضعیت:

ارسال به دوستان
0

برشی از کتاب:

دیگر از نسیم نمی‌خواهم به باغ خاطرات یاد مرا بیاورد. 
دیگر هیچ‌گاه با ترنم صدای باران بهار، به یاد صدای تو اشک نخواهم ریخت. 
بگذار سینه‌ام به کویری سوزان و خشمگین مبدل شود تا هیچ جوانه‌ای از عشق در آن شکوفه نزند.
 آه ای ماهیان سواره بر موج مرا هم با خود به عمق دریاها ببرید که از ساحل بیزارم. 
بگذارید در میان یک صدف تن غم‌آلوده‌ام را پنهان سازم. 
می‌خواهم برای همیشه پنهان شوم تا اندیشه‌ام از سرها بیرون رود. 
می‌خواهم غرق و نیست شوم تا اندیشه‌ام از سرها بیرون رود.
 می‌خواهم غرق و نیست شوم تا نامحرمان عشق مرا از خاطرشان بزدایند.
 دیگر هیچ احساسی جز احساس پوچی در خود سراغ ندارم 
نه خشمی، نه رحمی، نه غمی و نه عشقی. فقط بی‌تاب گریزم. می‌خواهم تکیه بر بازوی ابر، از این‌جا بگریزم و خاطرات گذشته را به دست باد بسپارم
نویسندهمریم دالایی
نوبت چاپ4
سال چاپ1393
تعداد صفحات368
قطعرقعی
نوع جلدگالینگور
جنس کاغذتحریر
شابک9789647928137
دیدگاه ها

در اين بخش نظری ثبت نشده است.

نظرات کاربران

دیدگاه خود را ثبت نمایید.

سوال امنیتی : مجموع دو عدد 6 و 9

مشابه محصولات